English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8913 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high frequency conductivity U قابلیت هدایت فرکانس بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conductibility U قابلیت هدایت
conductivity U قابلیت هدایت
ideal conductivity U قابلیت هدایت ایده ال
high conductivity U قابلیت هدایت زیاد
heat conductivity U قابلیت هدایت حرارت
photoconductivity U قابلیت هدایت نور
increase in conductivity U افزایش قابلیت هدایت
induced conductivity U قابلیت هدایت القاء شده
conductibility of heat U قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
superconductivity U قابلیت هدایت برق بمقدار زیاد
conductivity meter U دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
high frequency U فرکانس بالا
h.f. U فرکانس بالا
radio frequency U فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان فرکانس بالا
high frequency oscillation U نوسان فرکانس بالا
high frequency resistance U مقاومت فرکانس بالا
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
high frequency generator U ژنراتور فرکانس بالا
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency energy U انرژی فرکانس بالا
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
high frequency engineering U مهندسی فرکانس بالا
high frequency heating U گرمایش فرکانس بالا
high frequency field U میدان فرکانس بالا
high frequency furnace U کوره فرکانس بالا
high frequency heater U گرمکن فرکانس بالا
high frequency transformer U مبدل فرکانس بالا
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency circuit U مدار فرکانس بالا
high frequency choke U پیچک فرکانس بالا
high frequency bias U بایاس فرکانس بالا
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
high frequency welding U جوشکاری فرکانس بالا
high frequency speaker U بلندگوی فرکانس بالا
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
hight frequency current U جریان فرکانس بالا
high frequency alternator U مولد فرکانس بالا
high frequency amplification U تقویت فرکانس بالا
high frequency voltage U ولتاژ فرکانس بالا
high frequency pentode U پنتود فرکانس بالا
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
high frequency telephony U فن تلفن فرکانس بالا
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
high frequency tube U لامپ فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator U مولد پلاسمای فرکانس بالا
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
high frequency induction furnace U کوره القایی فرکانس بالا
high frequency signal generator U سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high frequency current gain U تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit U مدار معادل فرکانس بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high frequency amplification stag U طبقه تقویت فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency coil U سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
image printer U چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
frequencies U فرکانس
low frequency U فرکانس کم
line frequency U فرکانس خط
frequence U فرکانس
frequency U فرکانس
frequency stabilizer U پایدارکننده فرکانس
frequency standard U استاندارد فرکانس
frequency triplication U تریپلاژ فرکانس
frequency tuning U تنظیم فرکانس
radian frequency U فرکانس زاویهای
reed frequency meter U فرکانس مترانبری
low frequency U فرکانس پایین
frequency stability U پایداری فرکانس
frequency region U حیطه فرکانس
frequency region U ناحیه فرکانس
frequency regulator U رگولاتور فرکانس
frequency respone U پاسخ فرکانس
k band U باند فرکانس
i.f. U فرکانس میانی
frequency separation U جداسازی فرکانس
frequency recorder U ثبات فرکانس
image frequency U فرکانس تصویر
line frequency U فرکانس شبکه
frequency spectrum U بیناب فرکانس
frequency spectrum U طیف فرکانس
frequency recorder U ضباط فرکانس
j band U باند فرکانس
radio frequency U فرکانس رادیویی
frequency filter U صافی فرکانس
picture frequency U فرکانس تصویر
input frequency U فرکانس اولیه
frequency U فرکانس تناوب
nominal frequency U فرکانس نامی
p band U باند فرکانس
modulation frequency U فرکانس مدولاسیون
frequencies U فرکانس تناوب
medium frequency U فرکانس میانه
measuring frequency U فرکانس سنجش
input frequency U فرکانس ورودی
mains frequency U فرکانس شبکه
impluse frequency U فرکانس پالس
q band U بند فرکانس
intermediate frequency tank circuit U فرکانس میانی
idle frequency U فرکانس بی باری
m.f. U فرکانس متوسط
intermediate frequency U فرکانس میانی
impluse frequency U فرکانس پولز
impluse frequency U فرکانس ضربان
natural frequency U فرکانس طبیعی
induction frequency converter U مبدل فرکانس
industrial frequency U فرکانس صنعتی
intermediate frequency U فرکانس میانه
maximum frequency U فرکانس حداکثر
frequency plan U طرح فرکانس
frequency drift U اختلاف فرکانس
frequency designation U تعیین فرکانس
frequency dependant U تابع فرکانس
frequency departure U انحراف فرکانس
critical frequency U فرکانس مرزی
frequency departure U مسیر فرکانس
frequency demodulator U اشکارساز فرکانس
frequency coverage U حیطه فرکانس
double frequency U فرکانس دوبل
frequency counter U شمارنده فرکانس
modulation U نوسان فرکانس
frequency deviation U انحراف فرکانس
frequency doubling U دو برابرکردن فرکانس
frequency doubling U دوبلاژ فرکانس
frequency doubler U دوبلور فرکانس
critical frequency U فرکانس بحرانی
line divider U مقسم فرکانس
frequency divider U مقسم فرکانس
frequency distribution U تقسیم فرکانس
frequency spacing U فاصله فرکانس
frequency distance U فاصله فرکانس
frequency discrimination U تشخیص فرکانس
frequency swing U انحراف فرکانس
frequency correction U تصحیح فرکانس
video frequency U فرکانس ویدئو
frequency convertor U مبدل فرکانس
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
3midas touch
1معنی lead lag compensator
1Soar
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com